پارت ۱۴

+!کی
م.ا: یه پسری
+:خب کی
م.ا: سون وو همون همکلاسی پارسالت
!به منم گفته بود ا.ت و میخواد فکر کنم تصمیمش خیلی جدیِ
م.ا: واقعا به تو هم گفته بود
! بله
م.ا: خب دخترم نظر تو چیه
+:واقعا نمی‌دونم مامان باید درباره اش فکر کنم
م.ا: باشه به نظر من که بچه ی خوبیه
!به نظر منم بچه‌ی خوب و مهربونیِ ولی به هرحال تصمیم خودته
+:باید فکر کنم میشه انقدر ازش حرف نزنیم
!باشه بیاید ویسکی بخوریم ولی ا.ت تو که نمیشه بخوری چیکار کنیم
م.ا: به گارسون بگو براش شیر کاکائو بیاره
+: مگه بچه ام
م.ا: حتی ۳۰ سالتم باشه برای من بچه ی
!من برم برات شیر کاکائوت و بیارم بچه
بلند شد و رفت منم به اطراف نگاه میکردم .. که با سوال مادرم به سمتش برگشتم
م.ا: کسی رو دوست داری
+:بله .. مامان منظورت دقیقا چیه
م.ا: فقط دارم میپرسم دخترم کسی هست که دوسش داشته باشی منظورم جنس مخالفِ
+:خب نمی‌دونم .. نه کسی نیست
م.ا: مطمئنی
+:اره مامان مطمئنم
که سوجین اومد و شیر کاکائو رو جلوم گذاشت
!بیا بخور
لیوان و برداشتم و داشتم آروم آروم میخوردم که ..
م.ا: اون یونگی نیست اونجا
سرم و چرخوندم که دیدم داره با چند تا پسر و دختر ویسکی مینوشه و میخندن
+:اوهوم اره خودشه
م.ا: ا.ت با یونگی دعوا کردی
+:ها .. نه
م.ا: آخه صبح انگار داشتید دعوا میکردین
+:نه فقط یکم بحث مون شد
م.ا: آها سعی کنید با هم کنار بیاید چون قرار خواهر و برادر بشید
+:چشم مامان
همه ی لیوان کاکائو. رو سر کشیدم . فردا هم تعطیل بود پس میتونم امشب و هر چقدر می‌خوام بیدار بمونم
صدای گوشیم بلند شد .. به صفحه ی گوشی نگاه کردم الان جواب بدم یا نه
چی بگم
اصلا چرا زنگ زده
!واییی دختر گوشیت خودش و کشت کیه
+:سون وو
!خو جواب بده دیگه
+:چی بهش بگم اصلا چرا زنگ زده
! جواب بده خودش میگه چرا زنگ زده
+: اوفففف باشه
تماس و وصل کردم که صداش اومد ..
#سلام ا.تی
+:سلام سون وو چطوری
# خوبم تو چطوری
+:منم خوبم کاری داشتی
# میخواستم بگم فردا وقت داری؟
خدااا الان من بهش چی بگم
+:نه یعنی اره
#خوبه میای بریم بیرون
+:با...‌
که گوشی از دستم کشیده شد ..
وقتی به پست سرم نگاه کردم ..
شوگا بود که گوشیم و گرفته بود
-:نه وقت نداره جنابِ مزاحم دیگه زنگ نزن
+: هییی
تماس و قطع کرد و گوشی رو داد بهم
-:این کیه
مامانم که یکم مست کرده بود به سمت شوگا برگشت و
م.ا: پسرم تو اینجایی بیا بشین
-:ممنونم مادر جان ولی من یه حرفی با ا.ت دارم میشه با من بیاد
م.ا: باشه می‌تونه باهات بیاد
دستم و کشید و با خودش منو بیرون برد ..
وقتی یکم از بار دور شدیم دستم و ول کرد و منو به دیوار کوبید
-:کی بود اون عوضی کی بود (یکم داد)
+:...او..ن
-:اون چی هاااا اون چی (داد)
+:..........
دیدگاه ها (۱۰)

پارت ۱۵

پارت ۱۶

پارت ۱۳

پارت ۱۲

love Between the Tides²⁵چند دقیقه بعدم: چیکار میکنی؟ ا/ت: هی...

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

love Between the Tides²⁴تهیونگم: خوش گذشتتهیونگ: آره خیلی خو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط